کد مطلب:2699 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:242

ذوق و صنعت
ذوق و صنعت

آنچه در بخش علم و فرهنگ بیان كردیم، مظاهر خدمات فكری ایرانیان به اسلام بود؛ نشان داد كه ایرانیان تا چه اندازه فكر و اندیشه خود را در راه اسلام و تمدن اسلامی به كار انداختند. آنچه در این بخش بدان اشاره می كنیم مربوط است به مظاهر خدمات ذوقی و احساسی و هنری و فنی ایرانیان.

خدمات ذوقی و احساسی بیش از خدمات فرهنگی می تواند نشان دهنده احساسات پاك و خالصانه ایرانیان بوده باشد، زیرا بیش از آنها سروكارش با عشق و ایمان است. به طور كلی شاهكارها مولود عشقها و ایمانهاست. زر و زور هرگز قادر نیست شاهكار خلق كند، تنها عشق و ایمان است كه شاهكار می آفریند. این قاعده درباره شاهكارهای فكری هم صادق است و بسیاری از آثار ایرانیان در بخش علوم و فرهنگ اسلامی شاهكار است، اما درباره شاهكارهای ذوقی و احساسی خیلی روشنتر و واضحتر است.

شاهكارهای صنعتی ایران در دوره اسلامی اعم از معماریها، نقاشیها، خوشنویسی ها، تذهیب كاری ها، خاتم كاری ها، كاشیكاری ها و معرَّقسازی ها و غیره بیشتر در زمینه های دینی اسلامی بوده است.

این بنده به هیچ وجه در صلاحیت خود نمی داند كه وارد این مقوله بشود. افراد

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 581

ذی صلاحیت باید دراین باره داد سخن بدهند و خود، موضوع یك كتاب مستقل است.

آنچه بر همه واضح است این است كه شاهكارهای فوق، همه در مساجد و مشاهد و مدارس و قرآنها و كتب ادعیه تجلی كرده است. معمارها هنر خود را در مساجد و مشاهد و مدارس اسلامی بروز داده اند، همچنین كاشیكارها، خاتم كارها و كتیبه نویس ها. گنجینه های قرآن كه در موزه های مختلف كشورهای اسلامی و احیاناً كشورهای غیراسلامی هست، ارج هنر ایرانی را در زمینه های اسلامی و در حقیقت جوشش روح اسلامی را در ذوق ایرانی می رساند.

ایرانیان نه تنها در ایران، در غیرایران نیز آثار هنری و فنی اسلامی زیادی به وجود آورده اند. در برخی كشورهای غیراسلامی كه مسلمانان در اقلیتند مانند هند و چین، آثار اسلامی زیادی هست كه با دست ایرانیان به وجود آمده و سند اخلاص ایرانیان نسبت به اسلام است. ما در اینجا به همین اشاره قناعت می كنیم و تحقیق و تفصیل آن را بر عهده اهل فن می گذاریم.

یكی از مظاهر خدمات ذوقی و احساسی ایرانیان به اسلام خدماتی است كه از راه زبان فارسی به اسلام كرده اند. ادبا و عرفا و سخنوران ایرانی، حقایق اسلامی را با جامه زیبای فارسی به نحو احسن آرایش داده اند؛ حقایق اسلامی را با تمثیلاتی لطیف مجسم كرده و معانی لطیف قرآنی را در قالب حكایاتی شیرین بیرون آورده اند. مثنوی مولانا بهترین شاهد این مدعاست.

خدمات زبان فارسی دری به اسلام، خود موضوع بحث و تحقیق جداگانه ای است. اگر كسی در این موضوع مطالعه كند می بیند این زبان در طول عمر تقریباً هزارودویست ساله خود در دوره اسلام، بیش از هر چیز دیگر در خدمت اسلام بوده است. اگر كسی تنها در صدد جمع آوری اشعار عالی فارسی درباره توحید اسلام، توصیف قرآن، مدح رسول اكرم صلی الله علیه و آله و مدح اهل البیت علیهم السلام برآید چند جلد كتاب خواهد شد، تا چه رسد به اشعاری كه در لباس غزل یا قصه یا پند و اندرز، حقایق اسلامی را بیان كرده است.

شعر فارسی و نثر فارسی در طول دوازده قرن، از مضامین قرآن و حدیث به شدت متأثر بوده است. اغلب مضامین عالی عرفانی و موعظه ای فارسی ریشه ای قرآنی یا حدیثی دارد و تحت تأثیر قرآن و سنت راه تعالی را طی كرده است.

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 582

دشمنی برخی عناصر با زبان فارسی دری- كه گاهی با پیشنهاد بیرون كردن لغات عربی و گاهی پیشنهاد تغییر خط ابراز می شود- همه برای این است كه این زبان بیش از هر چیز دیگر یك زبان اسلامی است و نمایانگر فرهنگ اسلامی است.

مبارزه با اسلام بدون مبارزه با این زبان- البته در لفافه مبارزه با لغات بیگانه و یا خط معمول امروز- میسر نیست.

ما در بحث از خدمات ارزنده زبان فارسی به اسلام نیز به همین اشاره قناعت می كنیم و بحث تفصیلی آن را بر عهده دانشمندانی می گذاریم كه از ما صلاحیت بیشتری دارند.